هاناهانا، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

هانا جون دختری از کهکشانی دیگر

مسافرت کیش

هانا جونم الان که این مطلب رو می نویسم تعطیلات زمستونی مامان تموم شده و کلاسها دوباره شروع شده ،تو تعطیلات چهار روز به کیش سفر کردیم با بابایی و عمه خدیجه و در هتل داریوش هم اقامت داشتیم هوا خیلی خوب بود خیلی هم بهمون خوش گذشت البته نازگل مامان در حال درآوردن دندونهای نیش بودی به خاطر همین هم تو سفر یکمکی اذیت کردی امیدوارم که همیشه تندرست باشی عزیزم. ...
27 دی 1391

راه افتادن هانا جون

دخمل گلی ٢٨ آذر٩١ بالاخره راه افتادی یعنی چهارده ماهگیت البته هنوز خیلی تعادل نداری و باید کمکت کنیم. چیز جالب تو حرکت تو اینکه که اول راه رفتی بعد چهار دست و پا یاد گرفتی جالبه نه!   ...
27 دی 1391

مسافرت به اراک

خوشملم ،عسلم یک ماهه که چیزی تو وبلاگت ننوشتم چون که خیلی کار داشتم و اصلا فرصت نکردم،تاسوعا و عاشورا رفتیم اراک خونه دایی رضای مامان ،مینا جون نذر داشت ما هم چند روزی رفتیم اونجاو حسابی با کیانا بازی کردی. تازگی ها خیلی جیگر شدی روز به روز هم بیشتر خوردنی میشی قربونت برم الهی. هنوز هم خبری از راه رفتنت نیست حتما باید دستت رو بگیریم که راه بری وقتی که داری راه میری وقتی ولت می کنیم تا متوجه میشی دو سه قدم میری بعد سریع میشینی مثل اینکه هیچ عجله ایی برای راه رفتن نداری ولی برای دندون درآوردن خیلی عجله داری ماشاءا... به گلم. کلماتی رو هم که ادا می کنی : ماما ،بابا ،دده ،مم ،آپ ،نه. یکی از کارایی که خیلی دوست داری انجام بدی اینه که بری بشینی ت...
27 دی 1391
1